دیشب که از داد و فغان مسخره بازی های معده رفتم دکتر و زیر سرم ... بهترم و دیگه توی تاریکی ها غوطه ور نیستم. بازگشتم به وضعیت سابق
چند روز هم هست با موز و سیب زمینی آب پز و بیسکوییت زنده م
بازم خوبه و بازم خداروشکر ویروس نبود
+ می گذرد زندگی
+ دوست دارم چندتا پنجره جدید باز کنم توی زندگی تا بشه بیشتر و بهتر و با لذت تر در حال زیست و حالشو برد
+ دیشب که قند به مغزم رسید با خودم گفتم : زندگی با عذابی که بخواد سال به سال گندتر شه فایده نداره
یا با حالی نرمال و خوب زندگی کن یا خودتو خلاص کن
دو تا راه بیشتر نیست
- تاریخ : شنبه ۱۳ خرداد ۹۶
- ساعت : ۲۳ : ۴۳
- |
- نظرات [ ۰ ]