به خاطر همه فکرها و باورهای نازیبایی که پس پس پس ذهنم بود ، به خاطر همه فکر هایی که فکرشم نمی کردم...
و به زبون هم نمی آوردم ...
به خاطر همه چیزهایی که بودن و بهشون اعتراف نکردم
عذر خواهم از زندگی
از خدا
از تو ...
+ دلگیرم از این شهر سرد
این کوچه های بی عبور
+ پس زمینه های ذهنی ما چه می کنن با ما...
وقتی زیباترین گل... زیباترین و مانا ترین شعله رو بندازی وسط صفحه ای که تمیز نیست ، مسلما تلف میشه یا گم میشه یا ...
+ عذرخواه بودن ، قصه ناگزیر همه ماست ...
+ میان تمام این دوست داشتن های دلفریب ، تو به یادم بیار که موجودی ناقصم...تو عشق باش...نور باش
- تاریخ : يكشنبه ۲۸ خرداد ۹۶
- ساعت : ۰۰ : ۲۴
- |
- نظرات [ ۱ ]