چند کشته می دهی به شهر؟
شهر عاقبت تو را جواب می کند
چشم های خیره مانده ام به در
عاقبت تو را عذاب می کند
آه این تویی تمام آن چه من،
در برابرش به شهر داده ام
خون چند غنچه فلک زده ، خون چند قاصدک
چند کشته می دهی به شهر؟
چند می دهی بایستم برابرت؟
چند می دهی که خانه را رها کنم؟
شهر عاقبت مرا جواب می کند
می کشند می برند اهل خانه را
من ، قاب عکس و چند قاصدک
کاش این تمام قصه می شد ای خیال دور
اهل خانه را بدون تو
شهر حبس می شود ولی..
این پرنده از قفس نمی پرد!
+ تقدیم به عشق وقتی با مبانی فیزیکی دوره و با مبانی روحانی نزدیک...
+خیلی دوستش دارم☺
+ امروز روز عجیبی بود. فهمیدم که بعضی آدما تاریخ انقضا دارن برامون. نه برای خودشون. برامون. درواقع خیلیا تاریخ انقضا دارن برامون
+ بیخیال فردا و فرداهاش
نمی صرفه زندگی
- تاریخ : دوشنبه ۳۰ مرداد ۹۶
- ساعت : ۱۵ : ۵۰
- |
- نظرات [ ۰ ]