بزارید شما رو در جریان آخرین اخبار از پ و ح بزارم. پ آخرین بار دو سه روز پیش توسط خانم شین رویت شده و گپ زدن و خبر منم گرفته😊 داره با باباش گچکاری می کنه😊 عکسشم البته خودم توی پیجش دیدم. البته اون نمی دونه که آدرسشو دارم😅 خوشحالم که رو به راهه و این دوره پیچیده رو داره سلامت طی می کنه
ح هم آخرین بار که اومد بیرون فراری شده و مطمئنم چند بار داد زده گفته : بزار هر بییییبی که میخوان بخورن ، من دیگه برنمی گردم اون تو😐
بقیه چیزایی هم که گفته هم غیرقابل پخشه هم من بلد نیستم😁
امیدوارم خدا کمکش کنه . سر و زبان سرخش زندگیشو برباد نده.
آخه اون متوجه نیست که آدمایی که باهاشون طرفه اصلا مثل خودش قلب سبزی ندارن. و اصلا متوجه نیست که قلب سبزی داره
× امروز خبر زیاد بود
+ میگم خانم شین ، اون میزی که کنار میز شماست ، اغوا کننده ترین و بی وفاترین میزی هست که تا حالا توی زندگیم دیدم
توی این چند سال چند نفر تلفات داده و این قصه همچنان ادامه داره وقتی دیدم کارورزتون گفت : چه خوب میشه اینجا موندگار شم
+ غیر شاعرانه شم اینه : خانم شین اون میزی که کنار میز شماست ، بی سرصاحاب ترین میزیه که توی زندگیم دیدم😂 هرکی گذرش خورده یه دوره ای روش نشسته یا هرکی که اومده دلش خواسته اما بعدددد...😂
× خانم و آقای ب هم یه پست جدا میخوان اگه حسش باشه
+ این آقا توی دانشگاهمونم که کلهم منو یه بار دیده یه ماه پیش اما با جزییات منو یادشه هم جالبه!! تازه امروز شجره نامه خودش و منو درآورد و همشهری دراومدیم😂😐
می ترسم آدما منو یادشون می مونه. نباس آخه اینجوری باشه . آخه خودم اصلا اینجوری نیستم یادم بمونه
× بعضیا رو هم دیدیم در راه برگشت ! ولی اونا ما رو ندیدن. خوشتیپ تر شدن. حسی نداشتیم اون لحظه .
+ میگن دنیا مقدمه ی آخرته ، حکایت منه . کل دویدم و دویدم های آروم امروز مقدمه ای بود برای فردا 🙄😄
- تاریخ : دوشنبه ۲۲ آبان ۹۶
- ساعت : ۰۱ : ۲۳
- |
- نظرات [ ۰ ]