دیشب داشتم دفاع لوژین می خوندم که به چیز عجیبی رسیدم . جدا از اینکه به شدت هوشمندانه نوشته شده این کتاب و یه سری پرش های عجیب داره ،
به این فکر کردم که چرا مثلا رمان های روس اینقدر جذابن؟
شخصیت داستان های اون ها هر چه قدرم مشکلات روانی داشته باشن (که معمولا خیلی دیوانه هستن) ، هر چه قدرم اندوهناک باشه زندگیشون ، بازم یه جور خودباوری خاصی دارن که به زندگیشون جذابیت می ده
مثلا لوژین یک بازنده در بسیاری از امورات زندگیشه ولی خیلی هم مهم و تاثیر گذاره! یه شطرنج باز فوق حرفه ایه که توی دنیا تکه. یا پزشک های حرفه ای و عجیب و فراتر از محدوده ی بشری داستان های بولکاگف یا اون جامعه ی فوق مدرن کتاب ما!
کلا این بشر های روس یه جور اعتماد به سقف فوق العاده و یه عالمه آرزو های بلند دارن و رویاهاشون رو محقق شده می دونن. یه فضای خیلی خاص و منحصر به فرد خودشون هم دارن
و جالب تر این جاست که تقریبا توی همه کتاب هایی که خوندم ، وقتی با آب و تاب همه چیزو شرح دادن ، در نهایت یه تیغ نقد تیییز و تمسخرآمیز می کشن به همه ی دنیای رویایی که ساختن و کاملا همه چیزو زیر سوال می برن. شهرت ، تجمل ، همرنگ جماعت شدن ، خودخواهی و از این طور چیزها رو به پوچی می رسونن.
این بشر ها به شدت مصر هستن به دریدن همه ی پرده ها و شفافیت
و من حدس می زنم که این نوع از بیان و تفکر ، دقیقا برخلاف سیاست دستگاهیه که بهشون حکومت می کنه
+ خیلی دوست دارم از نویسنده های جدیدشون هم بخونم و فازشون رو بفهمم
+ واقعا اگر کسی با ادبیاتشون آشناییت پیدا کنه ، کاملا متوجه می شه که کشور به قول خودشون دشمن خونی ما که خودشو خیلی برتر می دونه مثل ما ، در واقع فقط داره یه قل دو قل بازی می کنه
- تاریخ : شنبه ۱۵ ارديبهشت ۹۷
- ساعت : ۱۲ : ۳۵
- |
- نظرات [ ۰ ]