قدرت به چشم هاش داره بر می گرده
احساس می کنم چه خرسند میشم و سبک تر
دیدن احساس پرواز توی چشم عزیزان ، یکی از نعمت های زندگی است
یه لحظه به خودم اومدم دیدم قرار نبوده که هیچ وقت این شکلی بمونه همه چی . این روز باید می رسیده ولی من چه نمی دیدمش
+ با اینکه خواهرم در حال قدرتمندش کمتر بهم نیاز داره و .... ، اما همیشه عاشقانه خواهر قدرتمندم رو دوست داشتم و میخواستم که همیشه ملاقاتش کنم
که او لایق بهترین ها بوده همیشه
کلا وقتی قسمت زیبایی شناسی علاقه ها به نیازها می چربه ، علاقه ها خیلی با ارزش تر و قیمت دار تر می شن
+ یه روزی ما و خاطراتمون تموم میشیم ولی مطمئنم هیچی گم و محو نمیشه چون ما نامیرائیم
فقط یه وقت همه چی خیلی شفاف میشه
خیلی شفاف
+ ما را برای زنده ماندن ... قلبی از دریا باید ...
طاقتی از پولاد باید ...
- تاریخ : شنبه ۱۹ خرداد ۹۷
- ساعت : ۲۳ : ۴۳
- |
- نظرات [ ۱ ]