...Dust of time...

نوارمغزی های یک ذهن خسته

خواب

دست و دلم نه به رفتنه نه اومدن

برام دوباره گنگ و مبهم شدی

نه حدسی نه تصوری

ایستادم 

ایستادم چند قدم به عقب 

ایستادم چند قدم به جلو 

بازم ایستادم


چند قدم عقب که می رم 

به وجود خودمم شک می کنم

چه برسه به این ضمیر مفرد مخاطب : تو 


*شایدم زندگیمون خواب بوده

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
به افتخار غبار زمان ...
که روی همه چیز می نشیند
همه چیز ...
بزرگ و کوچک!!

+دیالوگ فیلم.یاکوب
آرشیو مطالب
پیوندها
Designed By Erfan Powered by Bayan