...Dust of time...

نوارمغزی های یک ذهن خسته

و تیر که آمد ولی به جایی نخورد

تابستون واقعا شروع شد. گفتم اولین پست تیر ماهو بزارم 

با اینکه چندسالی هست تابستونو فصلی برای رسیدن به پاییز می بینم و به خاطر همین بهش احترام میزارم!

.

.

در حال حاضر تنها خواسته م از زندگی اینه که بهتر بشی و به زندگی عادیت برگردی آخه تو خودت زندگی

.

.

یه چیزایی تو فکرمه که توی هیچ کدوم اون قدری متبحر نیستم 

دوست دارم توی این چند ماه تابستون بهشون مسلط تر بشم 

تابستون برای من واسه شروع هیچ کاری مناسب نیست 

.

.

البته خواهر گلم با شما نبودم ... شما شروع کن کلا همه چیزو ... منم هسوم

.

.

یه نکته عجیب و جالب راجع به پاییز پیش رو اینه که دیگه از دانشگاه کوفتی هم خبری نیست!

حالا بزنه و یهو ارشد قبول شم:/ شانس ندارم که. بشمم مصاحبه شو که قبول نمیشم. هر جفتش بعیده کلا

حس خوبی ندارم فعلا به درس و دانشگاه و اسستتتاد ... اه


فـ . میم
۰۲ تیر ۹۸ , ۲۰:۵۹
سلام.
می‌ذارم درسته.

پاسخ :

باشه
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
به افتخار غبار زمان ...
که روی همه چیز می نشیند
همه چیز ...
بزرگ و کوچک!!

+دیالوگ فیلم.یاکوب
آرشیو مطالب
پیوندها
Designed By Erfan Powered by Bayan