دست بردار . . .
نمی دونی واسه زخمای کهنه
یه وقتایی چه قدر سرپوش خوبه
× چرا آدم وقتی توی حماقتشه نمی فهمه چه قدر احمقه ؟
× نتیجه چی هستیم؟ باز خوبه که آدمیزاد موجود عجیبیه. شاید شبیه یه سوسک سرسخت که به این راحتیا نمی میره!
البته شایدم شبیه زنبور یا یه لیسه ! یا هر جونور دیگه ای که سخت می میره با اینکه بهش نمیاد
× فقط خودم می تونه زخمامو التیام ببخشه. اینکه همه زندگی من حماقت هام نبوده ...!
× جالب تریش می دونید کجاست؟ اینکه ما اینقدر میخوایم خارجی و روشنفکر باشیم ولی بعضی تجربه ها برامون خیلی گنده س. نباید باشه عاقا نباید باشه. مگه چند سال زنده ایم!
× به اندازه کافی تاوان دادم بازم لازم باشه می دم ولی نمی بازم
× عوضش الان از هر چی کلمه بازی سیرم و هیچ معما یا معنایی در پسش نمی بینم! فقط یه بازی می بینم! که شاید روزهای کمی معنا هم داشته
× ای کشتی جان حوصله کن می رسد آن روز
روزی که تو را نیز به دریا بسپارم : )
- تاریخ : جمعه ۱۱ مرداد ۹۸
- ساعت : ۱۵ : ۳۵
- |
- نظرات [ ۰ ]