...Dust of time...

نوارمغزی های یک ذهن خسته

اتوبوس و هواپیما

دلم برای نوشتن تنگ میشه! بیشتر از نوشتن برای لحظه های مکث زندگی دلتنگم

دوست دارم بازم یه دفتری داشته باشم که خیلی بهم حس نوشتن بده و از دیدنش خوشحال بشم! راستی چه قدر شهر بدون اتوبوس ها دلگیر شده! البته شهر رو هم فقط توی فاصله ای که توی اسنپ نشستم می بینم! هیچ کجا مثل صندلی های اتوبوس برای تماشای یه شهر خوب نیست ...

 

آدم تا وقتی تنهاست لحظه ها انگار با تامل و زور می گذرن ، اما وقتی تنها نیستی انگار سوار هواپیما شده باشی! همه چیز تند می گذره! 

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
به افتخار غبار زمان ...
که روی همه چیز می نشیند
همه چیز ...
بزرگ و کوچک!!

+دیالوگ فیلم.یاکوب
آرشیو مطالب
پیوندها
Designed By Erfan Powered by Bayan