...Dust of time...

نوارمغزی های یک ذهن خسته

کسی که

آخرین چیزی که انسان محکم نگه میدارد ، اغلب دست کسی است که دوستش دارد.


#یوستین_گردر

 

+ یاسییی جونممم 

× سیود مسیج تکانی می کنیم


کدام منم

به عکس‌های خودم خیره‌ام ، کدام منم؟

زمانه خاطره‌های مرا کجا برده‌ست


#فاضل_نظری


+ به کسی فکر می کنم که وقتی تازه جوان بودم مقیاس وطن رو برام جا به جا کرد و چونان پیرزن وفاداری خو کردم به این مناطق گرم و خشک


+ خاطرات زیادی قبل از این هست 

اما تو به خاطراتی که بعد از این می سازی فکر کن
تسلیم بند های کشنده خاطرات نشو
رها باش 
سبک باش 
به قرار همه ی آدم های عاشق دنیا 

+ تو به غیر از رنج هات 
خیلی چیزهای دیگه هم توی وجودت داری 

همچون روز اول آفرینش

عهد می‌بندم

چُنان زنده‌ات کنم

که صدای‌ نشستن گرد و غبار بر اشیا

گوش‌هایت را کر کُند،

شانه‌هایت

از تمنای‌ِ رویش بال تاول خواهد زد

و خاطراتت از نو زاده خواهند شد،

همچون روز اول آفرینش جهان...


#نینا_کاسیان


× قسمتی از خودمو توی این شعر پیدا کردم!

سیود مسیج گردی می کردیم که ...

I wanna

Just my self ... 


.

.

.


از خستگی دارم می لرزم ... هفته اول امتحانا بگذشت 


.

.

.


تو مال کسی نیستی... اوکی؟

تو به هیچ کس تعلق نداری 

تو به هیچ کدوم از آدمایی که تو رو نخواستن دوست بدارن و بمونن ربط نداری

بودن؟ 

تاثیر داشتن؟ 

بخشی از زندگیتن؟ 

فراموش نمیشن؟ 

آره آره 

بودن 

داشتن

هستن 

و فراموش نمی شن 


اما ... نه ... 

ما به این زودی تسلیم دایره نمیشیم 


تو که بهتر از هرکسی می دونی حالا که 

آدما بی نهایت شبیه ادعاها و داد سخن هاشون نخواهند بود یا موند یا ... 

به قول حافظ جان... کاین کارخانه ای است که تغییر می کنند ... 

و بله ... دختر ... فقط خودتی که باید دلسوز خودت باشی 

دوخته ترین آدمایی که توی زندگیت فکر کردی بهت وصلن هم ، به سادگی ازت باز خواهند شد اگر روزی تواناییش رو داشته باشن یا راهشو داشته باشن یا ...


تو می دونی بهتر از هر کسی حالا که ... 

دردها می تونن چه ما رو بزرگ کنن 


تو می دونی که ... 

آدم ها چه قدر مواجن 

و احساسات چه قدر تغییر پذیر! 


از نشونه ها استفاده کن 

راه خودت 

فقط خودت 


و نزار چیزی سد راه خودت باشه 


و رویاهاتو از دست نده 


و قلبتو بزرگ نگه دار 


و اگر روزی آدم لایقی پیدا کردی 

بدون از خودگذشتگی 

جایی زیبا براش توی قلبت بساز 

و بدون تو هم مثل هر کسی 

لایق خنده ها و خوشی ها و گذشتن ها و عبور کردن هایی ... 


زندگی اون قدرم جدی نیست 

بخوایم سرش خودمونو جر بدیم 

چه برسه به آدماش که همون خودمون باشیم 

با این حجم از پیچیدگی ها و مواجیت ها و قیژ و قاژ های درونی 


نگاهتو اون قدر وسیع کن که همه چیز توش جا شه 


+ زمین پر از آدمه 

پر هم درد 

خونه کجاست؟

این روزا شاید نرمال به نظر بیام ولی درواقع اینه که نیستم 

گرچه عموما نرمال نیستم و کلا هم نیستم اما خب دیگه ... ! 


+ نشانه ش هم اینه ... وی وقتی مث اسفند روی آتیش تخ تخ می پرید بالا و پایین 

البته آتیش ملایم و جزئی


+ البته از هیچ کدوم از کارهایی که این یه ماه انجام دادم ناراحت نیستم

راضیم.. باید انجامشون میدادم.....


+ طبق معمول چند تا چیز به هم رسیده و منو خشک می کنه ولی نجات پیدا می کنم 


+ هعیی ... خونه کجاست؟ 

من خونه مو ندارم 

من خونه ای ندارم 

دلشوره 

دارم ... 


+ به خودم می خندم 

با خودم می خندم ... 


+ خودمو چی ؟ 

این بار دارم ... 

چه سعادتی از این بهتر

؟


+ ... .‌‌... ....... ............‌‌.............. 


+ مرا دوباره به آن روزهای خوب ببر

سپس رها کن و برگرد 

من نمی آیم 

(بی منظور و بی مخاطب)


+ فعلا که باید رفت 

همیشه باید رفت 

تنها اوست

فقط آفریدگاره که ارزش بیشترین عشق رو داره
فقط عمر و زندگی و کائناته که ارزش بیشترین عشق و احترام رو داره

.

.

وقتی که امتحانات خیلی فشار میاره و میشینی خونه که لباس هاتو بشوری!! 

چی شده؟ :)) 

خب نزارید چند تا پشت هم ... آدم غاطی می کنه

دیروز تازه اولیش بود. امروز دومیش

.

.

من خیلی یه طوریمه ... سرم سنگینه یه حالت خاصی ام 

تا یار که را خواهد و میلش به که باشد

اون جا که سعی می کنی به جای گریختن از زندگی و آدم ها و یاد ها و خاطرات و اثرات فراموش نشدنی ... قلبتو از چند طرف فشار بدی و موکت پهن کنی تا جا به اندازه کافی داشته باشی ... یعنی داری جدی بزرگ میشی و البته به طرز عجیبی تنها تر و برعکس! 


+ داشتم فکر می کردم امروز توی تاکسی که زن های امثال من حرف ها و خاطرات رو توی ذهنشون مثل غنیمت های جنگی و یادگارهای عزیز نگه می دارن و حک می کنن و ... 

اما اگر از مردها بپرسی چی بود چی شد نمی تونن هیچی به یاد بیارن

و جدا هم دست به ایگنور (انکار) کردنشون فوق العاده س

ما زن ها هم باس فراموشی بگیریم


+ Dear Dear Dear Daaaaad

my magical Dad

آرزو می کنم همیشه ببینمتان

راه رفتنتون کنار زندگیم ... یکی از چیزهایی بود که باعث شد سعی کنم زیباتر و باشکوه تر زندگی کنم و باور کنم که باید قوی تر از این باشم و لایق ترم 

آقای ماه ماه ... 

نگران نیستم اما غمگین چرا 

اگر قرار بر این باشه ، همیشه می بینمتون 

تا یار که را خواهد و میلش به که باشد 


+ مریم طی دو ملاقاتش با آقای ماه معتقده که ما شبیه نیستیم بلکه کپی هستیم. میگه خصوصا تعجب نگاهتون عین همه 😂 

و بله تایید می کنم. چشمای ورقلمبیده ی متعجبمون قطعا عین همه و خیلی چیزای دیگه :)))) 

Maya is ...

دنیا میگه که هیچ بعدنی وجود نداره 

همه چیز همین امروزه 

بعدا رو کی داده کی گرفته 

البته بگم که...

تا اطلاع ثانوی بنده افسرده و چیزای دیگه ای فعلا نیستم (فعلا)

دارم درس می خونم خیر سرمون 

Mood

Lost های مکرر قبل از ۱۱ سالگی و استعداد افسردگی ... 


× به قول خودم آب و هوای ابری دائمی


به افتخار غبار زمان ...
که روی همه چیز می نشیند
همه چیز ...
بزرگ و کوچک!!

+دیالوگ فیلم.یاکوب
آرشیو مطالب
پیوندها
Designed By Erfan Powered by Bayan