...Dust of time...

نوارمغزی های یک ذهن خسته

بذار بمونه غم

متعجبم چجوری اینقدر راحت چیزی که بینمون بود رو از دست داد

یعنی اونقدر پیش خودش کوچیکش کرد که راحت دورش انداخت؟

 

چجوری تونست روز به روز بدتر بشه؟؟

 

البته وقتی آدمی شی که دیگه گول نمیخوره به این سادگی و نمیخواد خر باشه و دلخوش کنه به خرده محبتها ... معلومه که آدما زودتر الک میشن

دیگه نیاز نیست ده سال بگذره

مثلا دیگه شیش ماه هم بسه ... دو ماه هم بسه ... دو هفته هم بسه 

 

این دردناکه ولی از سوختن پای کسی بهتره نه؟

سوختن پای یه نفر که دوستش داری تقریبا وحشتناک و کشنده س

چه کاریه 

دلتنگی و درد و زجه که همیشه هست

بذار بمونه ... 

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
به افتخار غبار زمان ...
که روی همه چیز می نشیند
همه چیز ...
بزرگ و کوچک!!

+دیالوگ فیلم.یاکوب
آرشیو مطالب
پیوندها
Designed By Erfan Powered by Bayan