- تاریخ : چهارشنبه ۳۱ خرداد ۹۶
- ساعت : ۰۰ : ۱۲
- |
- نظرات [ ۰ ]
دوست دارم چند روز بخوابم
بیدار شم ببینم تو بهشتم
یه جا که لازم نباشه هی نگران باشم و دو سه تا چهارتا کنم
یه جا که همه چی راحت باشه
چه خوبه که زندگی کوتاه باشه
یا چه خوبه که زندگی کوتاهه
می ترسم آخر این میل به ساحل رسیدن چنان چشمامو ببنده که کارهایی انجام بدم که نباید... برم جاهایی که نباید
همه ی اون چیزهایی که ظاهرا خیال راحتیه ولی تازه اول دلهره س برای آدمی مثل من .
- تاریخ : دوشنبه ۲۹ خرداد ۹۶
- ساعت : ۰۴ : ۵۱
- |
- نظرات [ ۰ ]
به خاطر همه فکرها و باورهای نازیبایی که پس پس پس ذهنم بود ، به خاطر همه فکر هایی که فکرشم نمی کردم...
و به زبون هم نمی آوردم ...
به خاطر همه چیزهایی که بودن و بهشون اعتراف نکردم
عذر خواهم از زندگی
از خدا
از تو ...
+ دلگیرم از این شهر سرد
این کوچه های بی عبور
+ پس زمینه های ذهنی ما چه می کنن با ما...
وقتی زیباترین گل... زیباترین و مانا ترین شعله رو بندازی وسط صفحه ای که تمیز نیست ، مسلما تلف میشه یا گم میشه یا ...
+ عذرخواه بودن ، قصه ناگزیر همه ماست ...
+ میان تمام این دوست داشتن های دلفریب ، تو به یادم بیار که موجودی ناقصم...تو عشق باش...نور باش
- تاریخ : يكشنبه ۲۸ خرداد ۹۶
- ساعت : ۰۰ : ۲۴
- |
- نظرات [ ۱ ]
تولدت مبارک خورشید زندگی ...
خوب و خوش باشی
و یاد ما از تو دور مبادا ... کاش!!
.
.
چه روز روشنی باشه روز میلاد تو
- تاریخ : شنبه ۲۷ خرداد ۹۶
- ساعت : ۰۰ : ۵۷
- |
- نظرات [ ۰ ]
صدای نوشته های من تویی
باید یه روز ازت بخوام بخونیشون ، ضبطشون کنم تا بتونم برای تک تک اون کلمه ها بمیرم... برای صدات
در دسترس باش
در دسترس باش مخاطب من...
- تاریخ : شنبه ۲۷ خرداد ۹۶
- ساعت : ۰۰ : ۱۵
- |
- نظرات [ ۰ ]
خیلی خسته م ...
کسی خونه نیست .
باید بخوابم.
دلهره دارم
چرا کسی خونه نیست
دلهره دارم
اگه یه روزی آدمای این خونه هم نباشن..چی؟
با همه وقتایی که حرصم میدن و همه تنهایی ها که ندارم و ...
ولی ...
میخوابم
می خوابم
به قول نورا
بیخوااااب
بخوابییی؟ آرهه؟
- تاریخ : چهارشنبه ۲۴ خرداد ۹۶
- ساعت : ۰۰ : ۰۷
- |
- نظرات [ ۲ ]
- تاریخ : سه شنبه ۲۳ خرداد ۹۶
- ساعت : ۰۱ : ۳۰
- |
- نظرات [ ۰ ]
یارا یارا گاهی
دل ما را
به چراغ نگاهی روشن کن ...
+ تولدهامونم نزدیکه
+ بی تو برگی زردم
به هوای تو می گردم ...
+ آخی ... یادش بخیر
+ موجم ... کنارم باش
+ ح!! این حرف خیلی برازنده شه ! جذاب و بی قید و بند!! از اون آدماس که به دنیا آمده که تا هر روز یکی رو بدبخت و آواره کنه و خودشم حالشو ببره
درکش می کنم! مستی و بی قید بودنشو .
ولی این سکه دو رو داره و من دقیقا توی زندگیم فعلا اون روی سکه رو انتخاب کردم ...
چون چیزایی این طرف سکه دیدم که پابندم می کنه . آرامش واقعی همین وریه که منم
مثل این می مونه که انتخاب کنی که یه گرگ سفید توی کوهستون برفی باشی یا ...
راستش دقیقا نمی دونم اون یکی دسته گرگ ها کجان . نه ازون خیلی زشتا ... اون بهتراشون!!
بعد مدت ها امروز زنشو دید و اصلا انگار نه انگار !!!!!!!!!!!!!!!!! و هیچ نشانی از ناراحتی هم نداشت
حالا هی بیاد به قصد اصلاح فی مابین برای شوهر جذابش ، چه فایده؟؟ اصلا نیست . مشترک مورد نظر در دسترس نمی باشد
این جور مردها یه زنی میخوان که اسیرش بشن تا شاید وایسن بالاخره و استاپ بدن به تنوع طلبیشون . البته شاید خیلی تفکر خاله زنکی باشه. نمی دونم .
هر چی که هست دور و بر من نباشه که دیدنش به همم می ریزونه . خوشم نیاد توی این شرایط که دارم پایه هامو محکم می کنم ، یه آدم بی قید جذاب الکی خوش راضی ، دور و برم بپلکه
+ پ! تا حالا ندیده بودم پسر به این دوستی ! خیلی ماهه . خیلی کول . خییییلی راحت و آسون گیر. خاکی . زحمت کش . خیلی صاف و صادق . گپ زدن باهاش خیلی صفا داره و تنها چیزی هم که توی وجودش نداره شیوه های مخ زنیه !!
منو یاد اون پسره توی سریال سیزده دلیل برای ... ، میندازه که آنا نوارکاست هاشو قبل خودکشی داده بود بهش. البته به اون اندازه حکیمانه نیس اصلا!!
+ این دوتا رو این چند وقته خیلی دیدم ... برام سوژه های جالبی بودن . دوست داشتم درباره شون بنویسم اما فقط همینقدر خلاصه میشه اینجا درباره شون گفت و گفتن باقیش شاید درست نباشه . فضای مجازی است دیگر
+ یارا .. یارا .. گاهی ...
+ چه قدر حیفه که آدما عشق رو نشناسن (با همه تلخی ها و سوختن هاش حتی) ... این تجربه فرازمینی رو ...
اگر حرفای سهیل رضایی رو نخونده بودم ، فکر می کردم توی یه فکر اشتباه تنهام ولی اینطور نبود ... حداقل از نگاه من
+ اصلا عشق ذاتش آمیخته با غمه ... یه شراب غمناک دلتنگ مست کننده ...
+ چه قدر دوست دارم طرحواره هام بهشون اضاف می شه
+ انصافا آدمی در خسرانه اگه به کار اداری تکرار شونده بدون خلاقیت عصر حاضر ما تن در بدهد همه عمر شیرین را !!
خیلی در خسران ... خیلی
- تاریخ : يكشنبه ۲۱ خرداد ۹۶
- ساعت : ۲۲ : ۵۰
- |
- نظرات [ ۰ ]
- تاریخ : يكشنبه ۲۱ خرداد ۹۶
- ساعت : ۲۲ : ۱۳
- |
- نظرات [ ۲ ]
منو با خودت نبر دریا
بزار شنا کنم... صبر کن ... صبرکن یاد بگیرم شنا کنم
+ با این ذهن داستان ساز ... زندگیمونم داستانی شد
روز به روز ....
+ من غرق می شدم ، زنده می شدم ، تو نبودی
+ شرقی ترین زن هم که باشی ، سردت که بشه ، غربی میشی
غربی
غربی ...
- تاریخ : يكشنبه ۲۱ خرداد ۹۶
- ساعت : ۰۱ : ۴۱
- |
- نظرات [ ۰ ]

که روی همه چیز می نشیند
همه چیز ...
بزرگ و کوچک!!
+دیالوگ فیلم.یاکوب
-
تیر ۱۴۰۱ ( ۳ )
-
ارديبهشت ۱۴۰۱ ( ۱ )
-
فروردين ۱۴۰۱ ( ۱ )
-
اسفند ۱۴۰۰ ( ۱ )
-
بهمن ۱۴۰۰ ( ۱ )
-
دی ۱۴۰۰ ( ۲ )
-
آذر ۱۴۰۰ ( ۲ )
-
آبان ۱۴۰۰ ( ۳ )
-
مهر ۱۴۰۰ ( ۳ )
-
شهریور ۱۴۰۰ ( ۱ )
-
مرداد ۱۴۰۰ ( ۳ )
-
تیر ۱۴۰۰ ( ۱ )
-
ارديبهشت ۱۴۰۰ ( ۴ )
-
فروردين ۱۴۰۰ ( ۵ )
-
بهمن ۱۳۹۹ ( ۱ )
-
دی ۱۳۹۹ ( ۳ )
-
آبان ۱۳۹۹ ( ۱ )
-
مهر ۱۳۹۹ ( ۱ )
-
شهریور ۱۳۹۹ ( ۵ )
-
مرداد ۱۳۹۹ ( ۲ )
-
تیر ۱۳۹۹ ( ۱ )
-
خرداد ۱۳۹۹ ( ۱ )
-
ارديبهشت ۱۳۹۹ ( ۴ )
-
فروردين ۱۳۹۹ ( ۲ )
-
اسفند ۱۳۹۸ ( ۴ )
-
بهمن ۱۳۹۸ ( ۵ )
-
دی ۱۳۹۸ ( ۱۰ )
-
آذر ۱۳۹۸ ( ۱۴ )
-
آبان ۱۳۹۸ ( ۲۰ )
-
مهر ۱۳۹۸ ( ۱۲ )
-
شهریور ۱۳۹۸ ( ۲۳ )
-
مرداد ۱۳۹۸ ( ۲۷ )
-
تیر ۱۳۹۸ ( ۱۶ )
-
خرداد ۱۳۹۸ ( ۱۰ )
-
ارديبهشت ۱۳۹۸ ( ۱۱ )
-
فروردين ۱۳۹۸ ( ۱۱ )
-
اسفند ۱۳۹۷ ( ۶ )
-
بهمن ۱۳۹۷ ( ۱۱ )
-
دی ۱۳۹۷ ( ۱۰ )
-
آذر ۱۳۹۷ ( ۷ )
-
آبان ۱۳۹۷ ( ۲۲ )
-
مهر ۱۳۹۷ ( ۱۸ )
-
شهریور ۱۳۹۷ ( ۳۱ )
-
مرداد ۱۳۹۷ ( ۱۹ )
-
تیر ۱۳۹۷ ( ۴۲ )
-
خرداد ۱۳۹۷ ( ۲۹ )
-
ارديبهشت ۱۳۹۷ ( ۳۲ )
-
فروردين ۱۳۹۷ ( ۱۵ )
-
اسفند ۱۳۹۶ ( ۱۱ )
-
بهمن ۱۳۹۶ ( ۱۴ )
-
دی ۱۳۹۶ ( ۱۴ )
-
آذر ۱۳۹۶ ( ۹ )
-
آبان ۱۳۹۶ ( ۲۵ )
-
مهر ۱۳۹۶ ( ۲۴ )
-
شهریور ۱۳۹۶ ( ۲۸ )
-
مرداد ۱۳۹۶ ( ۱۷ )
-
تیر ۱۳۹۶ ( ۲۰ )
-
خرداد ۱۳۹۶ ( ۲۴ )
-
ارديبهشت ۱۳۹۶ ( ۱ )