یه دشت دور ... یه دشت دور
این روزها خیلی محدودیت زندگی میاد به چشمم
اینقدر توی دنیای وهم آلود خودم غرق شدم که تصور آشنا شدن با یه آدم جدید ته دلم وحشت میندازه
انگار هرچی بزرگتر میشی سخت تر میشه
انگار بیشتر توی خودت فرو می ری
اصلا چی شد که اینقدر آدم ها غریبه شدن
چی شد که از اولش هم آدم ها غریبه بودن
چرا من اینقدر وهم آلودم .... بودم و شدم و هستم
ولی جلوی اتفاق ها و آدم های جدیدی که به منطقم بخورن نمی گیرم. چون می دونم این احساسات بیش از حد حساس شده، از تنهایی بیش از حد و ضربه هاییه که خوردم
واقعا امیدوارم آشناهای من روی این زمین ته نکشیده باشن و بتونم بشناسمشون، عوضی نگیرمشون یا حتی اشتباهی ازشون نگذرم
- تاریخ : سه شنبه ۱۴ آبان ۹۸
- ساعت : ۰۱ : ۴۶
- |
- نظرات [ ۰ ]