بقیه آدما به روح اعتقاد ندارن؟
- نه مث من
نه مث تو
- تاریخ : پنجشنبه ۸ شهریور ۹۷
- ساعت : ۰۹ : ۲۷
- |
- نظرات [ ۱ ]
نوارمغزی های یک ذهن خسته
بقیه آدما به روح اعتقاد ندارن؟
- نه مث من
نه مث تو
عجب روز عجیبی داشتم
اولش که گوشیمو خونه جا گذاشتم صبح
بعدم در معرض یه دزدی واقع شدم (سر صبح!!!!)
و در نهایت روز امتحانو اشتباه رفتم. یعنی فکر کردم امروز ششمه و پنجم بود😂😂
رفتم دانشگاه ، کلی هم درس خوندم با استرس بعد دیدم چرا از همکلاسی ها هیچ کس نیومده ... شک کردم 😂 نگو امتحان فرداس
بهترین قسمتش اون موقعش بود که از شرکت اومدم و رفتم آبمیوه فروشیه ، انبه طالبی خوردم با کیک هام . خیلی خوشمزه بود😁
+ چند وقته این سوتی های این مدلیم داره زیاد میشه دیگه دیگه 😐😂 شورشو دارم درمیارم ینی؟
خیلی گناه دارم 😣 به خیر گذشت اما
از دیشب که تو اینستا پست گذاشتم سه نفر اومدن دایرکت
سه نفر برای من خیلیه چون هیچ کس نمیومد😂 :))))
دو تا دیشبی رو دیس لاین کردم
با امشبیه دارم معاشرت می کنم . آخه کمتر از ۱۵ سالشه 😂❤❤❤😍
خیلی نازه :))))) :*
وای من فردا امتحااان دارم 😭😭 اینم تستی نیست خیالم راحت باشه
حفظی و مزخرفه
اما خب آخریشه. کلا دو تا بود البته :/
+ بعدا نوشت : ای باباااا تازه داشتم این رل می شدما😔 پسره تا سنمو فهمید کلا چتو پاک کرد. حتما بلاکمم کرده😂😂😂😂
وای خدا چه قدر خنده دار 😂😂😂
آخه گوگولی قند عسل ... چرا فکر کردی من هم قد تو ام؟ 😂😂😂 :))))))
کاش منم می تونستم تنهایی ، خوشحال مطلق باشم
کاش می تونستم کسی رو دوست نداشته باشم
کاش می تونستم تنهای تنهای تنها باشم
کاش می تونستم هرجا بیام و هرجا برم
کاش می تونستم پرنده باشم
کاش کوچ می کردم از اینجا
و دیگه یادم می رفت کیم و چیم
و دیگه نمی فهمیدم چه قدر خالی شدم
چون یادم نمیومد که روزهای قبل و سال های قبل ، پر بودم یا خالی ، شاد بودم یا غمگین ، عشق داشتم یا نه ، مهر داشتم یا نه ، شور داشتم یا نه ...
کاش راه ها باز تر از این حرف ها بود
کاش پاهای من توان بیشتری داشت
کاش فراموشی ... کاش ...
فقط می خواستم خوشحال باشم
فقط می خواستم امیدوار باشم ...
خیلی خواسته زیادی بود از زندگی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
عجیب خالی شدم ... بدتر از امروز ، دورنمایی که برای خودم می بینم
ادامه این روند مسخره
من در جامعه ، من در خانواده ، من در دل بستگی های عاطفیم ، من در کائنات ...
چیز هایی که بهشون مجبورم
قدرت تشخیصمو از دست دادم
و احساس می کنم هیچی تحت کنترلم نیست
کاش بفهمم دقیقا دارم چه ... می کنم!!!!
روز بدی داشتم
پنج ساعته کلمه های خوب و قابل پخشی برای حالم پیدا نمی کنم
حس یه آزار دیده رو دارم
حس یه پرنده بیچاره
حس کسی که خواستن ذره ذره ازش کم کنن
حس کسی که تمام تلاششو می کنه توی روشنایی راه بره و همه چی به تاریکی هلش میده
باید همون افسرده و در حال خود مرده باقی بمونم
اصلا نباید خوشحال بشم
اصلا نباید چشم هام برق بزنه
اصلا نباید ....
چون آدم ها می بینن
چون منو ازم میخوان بگیرن
چون خسته میشم از بودن اونجوری که میخوان
خسته م از نمایش
خسته از خنده های ظاهری
خسته از همه تون که میخواین منو درگیر خودتون کنین
خسته از همه تون که میخواین سر از من و کارهام و زندگیم دربیارین ... در حالی که من هیچی ندارم برای بهتون گفتن
خسته از فهمیدن و خوندن مو به موی حتی رفتار های ناخودآگاهتون
خسته م از گرفتن مچتون وقتی حرفایی می زنید که نباید
خسته م از حاشا کردن
خسته م از به روی خودم نیاوردن
خسته م ...
دارم میشم گرداب یه عده آدم ........ ؟؟؟
نه اینو نمیخوام
من اون مالی نیستم که از گوشه خیابون پیداش کرده باشید و قرار باشه برای شما باشه ... که حالا اگرم کاملش نشد ، یه ذره شو بردارید و بقیه شو بزارید سرجاش!!
چرا به آدم های تنها جوری نگاه می کنید انگار یه چیزی از گوشه خیابون پیدا کردید؟؟؟
+ شاید اگر قبلا بود این چیزا خوشحالم می کرد
ولی هر چه بیشتر اتفاق میفته حالم بدتر میشه
همیشه اینجوری نمی مونه
حالا به هر طریق
کلا زندگی هم باقی نمی مونه
حالا به هر طریق ... .... ... ... ... ...
* سالک مطلق شدم چون آفتاب
لاجرم از سایه تنها می روم ...
عطار
وقتی با منی باید خیلی گوش هاتو تیز کنی تا متوجهم بشی
ممکنه بهم خیلی نزدیک باشی و چیزی نفهمی
و ممکنه خیلی دور باشی اما خوب بفهمی
فقط باید بشنوی
یا شاید هم خوب ببینی
.
.
نمی دونم چرا دقیقا همچین چیزی به ذهنم رسید برای نوشتن
.
.
شبیه گردابی شدم که آدم ها رو توی خودش حل می کنه
.
.
دارم سعی می کنم بندباز طور روی مرز تاریکی و روشنایی راه برم
.
.
به موبایلم هم بگید زنده بمونه . چون هم دوسش دارم هم اینکه گرانیست
.
.
دارم سعی می کنم ...
.
.
هورا چارشنبه تعطیله
.
.
تو رو خدا نکشید حیوانات بدبختو ... جدی دارم میگم
این چه قربانی هست که بهش علاقه و دل بستگی ندارید!
.
.
Lattesa ...