...Dust of time...

نوارمغزی های یک ذهن خسته

آی درنا

آی پر های تو بسته مباد درنا 

لب هات پر از رنگ شاد 

.

.

آی پرهاتون خسته

آی لب هاتون بسته ...

.

.

#مهسا_وحدت

خط افق

زندگی فقط اونجاییش که خودتو به افق گره می زنی 

نه یک لحظه این طرف تر ...

نه یک لحظه اون طرف تر ...



× بچه که بودم معتقد بودم درسته که دیوار ها سنگی هستن اما پنجره ها هستن . درسته که سبزی و درخت ها نیستن ولی آسمون که هست . آسمون زبون مشترک همه جاست و می تونه تو رو با خودش ببره 

و در این مورد سعی کرده بودم بنویسم! هنوز هم هست 


نامه به سلین

خیلی خوشحال می شدم اگر سلین دیون ازم دعوت می کرد ادامه زندگیمو برم پیشش 

به نظرتون این کارو انجام نمیده؟ 


× با اینا زمستونو سر می کنم

و این هنوز خیلی خوبه

هر کسی حتما توی زندگیش فانتزی هایی داره اما قطعا فانتزی حال حاضر زندگی من اینه که یه خونه ی ۴۰ متری داشته باشم که چند تا پنجره داشته باشه و رو به روش یه پارک با چند تا درخت باشه 

ساکت و آروم! 

+ راسته میگن آدم های جدید خودخواه شدن؟ 
ولی من فکر کنم انتخاب می کنن 
شایدم مجبورن 
شایدم انتخابی نداشته باشن 

× همه شون می گذرن ... همه شون خاطره میشن 
همه مون می گذریم ... هممون خاطره می شیم

+ می دونید که زندگی هنوزم قشگیاشو داره؟ 
می دونید که هنوزم میشه ادامه داد؟ 
و این هنوز خیلی خوبه 

من اشتباه می کنم پس هستم

این دو سه هفته اتفاقات جالبی افتاد . اولیش خریدن سه پایه بود !! 

دومیش گروه جمع و جور فیلم نامه نویسی انیمیشن بود که باز شد و چراغ سبزی بود برای یه رویای قدیمی که توی این چندسال هم دست از سرم برنداشته بود و چند وقت یه بار دنبالم راه میفتاد و خوابو شب ها از چشم هام می گرفت . آخه بهترین زمان برای فکر کردن به ایده های کارتونی یه حالتیه بین خواب و بیداری . 

دیشب تونستم پنج تا ایده مو بنویسم و براشون بفرستم . اگر انتخاب بشم به جلساتشون دعوت میشم و خیلی باحاله 


سومیش هم تغییر فضای کارمون بود که اولش با اینکه سخت به نظر میومد و خب سخت هم هست اما رضایتمو قشنگ 30 نمره بالا برده . از اینکه مغزم واقعا کار می کنه حس خوبی بهم دست میده و فکر می کنم واقعا دارم کاری انجام میدم 


چهارمیش هم کارگاه مربیگری بود . با اینکه وقتی موضوعشو فهمیدم حسابی هنگ کردم و گفتم من که نه شوهر دارم نه بچه آخه به چه دردم می خوره و من چه جوری به دیگران یاد بدمش آخه!!! از سر تعارف و رودر وایسی به خاطر دوستم رفتم ولی نتیجه ش خیلی خوب بود . 

روز اول هم که دیدین چه قدر هیستیریک شده بودم از آدمای اونجا و رفتاراشون . تازه فرض کنید یکی از استادام که آبم باهاش توی یه جوب نمیره ولی براش جالبم رو به رو شدم و قشنگ می خواستم زمین دهن وا کنه برم توش . 

کلا وضعیت اسفناکیه قرار گرفتن دو جوجه مددکار ، کنار 30 تا روانشناس مدعی !! که فکر می کنن مددکاری یه چیز اضافه ایه و مددکارها هیچی نمی دونن! درحالی که ... :/

خلاصه بازم به زور دوستم ادامه دادم . اینجا بود که متوجه شدم یه وقتایی باید پشت سرم زور باشه و اینکه خیلی وقتا قضاوت هام می تونه اشتباه باشه . و کلا آدم تیک ایت ایزی باشه و شعارم این بشه که : من اشتباه می کنم پس هستم

خلاصه اگر بازم مثل جریان قبلی پارتی بازی نشه و جامون نزارن ، خیلی حس خوبیه که معلم بودن رو تجربه کنم و چیزای واقعا کاربردی و قابل فهم برای همه مردم رو بهشون بگم! 


پنجمیش هم دوباره پر انرژی ظاهر شدن آقای صاد بعد مدتی بحران زدگی و ناامیدی بود ! خیلی خوشحالم که می تونم به همه ی وقت هایی که ازش دفاع کردم افتخار کنم! خوشحالم که تلاشمو کردم به بدوبیراه گفتنای بقیه دامن نزنم! قطعا یکی از آدمایی هست که بهش مدیونم . 

ولی بهم ثابت شد که قطعا وقتی احساسات بدی بین آدما به وجود میاد ، فقط یک طرف مقصر نیست و حتی اون آدم تاثیر گذارتره نقشش بیشتره حتی و بار بیشتری رو برمی داره


+ یه کمی گزارش زندگی

be beautiful woman

من مطمئنم روانشناسی رو آدم های عاشق و دیوانه نوشتن! 



+ پایان کارگاهشون !


+ او بالاخره موفق شد ، دیواری که دور خود می ساخت را محکم کند و بالا ببرد 

او موفق شد و فعالانه اجازه نداد آن دو نفر به رفتارشان با او ادامه دهند انجام مجدد

شاید

خدا رو چه دیدی 

شاید ما هم یه روزی خوب شدیم 

.

.

🍃

یه فیل بالای شهره که کاش دماغشو بالا بکشه

مردم این شهر آزار دهنده ن! 

کم پیش میاد اینجا آدمایی رو پیدا کنی که حس بدی بهت القا نکنن 
.
.
آدمای غرق در تئوری ... آدمای کلمه ای ... آدمای وابسته به مکتب ها ... آدمایی که میخوان زندگی دیگرانو شاد کنن درحالی که اصلا شاد نیستن و خودشونم متوجهش نیستن
آدمایی که امروز دیدم
.
.
خداییش تا این حد از دماغ فیل افتادگی آخه!؟ 
.
.
خدا زیاد کنه آدمای زلال و روشن 
.
.
خیلی دوست دارم خوش بین باشم به جهان و فکر کنم مردم جاهای دیگه اینطور نیستن یا حداقل بهترن یا به ما بهتر میان
.
.
آدم های شفاف و از دماغ فیل نیفتاده اینجا حکم غنیمت جنگی دارن ...

دائم گل این بستان شاداب نمی ماند

اصلا به من چه خوبی و 
اصلا به من چه که بدی
اصلا به من چه رفتی و 
اصلا به من چه اومدی 
اصلا به من چه یک نفر
یک دل نشد ... دو رنگ بود 
اصلا به من چه این همه چشمای تو قشنگ بود ... 

#علیرضا_عصار
🎈🎈🎈🎈🎈

× دائم گل این بستان شاداب نمی ماند

در حسرت ماه

خانم کاف هم دانشگاهیه . قد مادرم سن داره . 

خیلی یهویی می نویسه : 


امیدوارم دوباره دلت اونقدرشادشه که مثل قدیماعکس پرفایلت ماه باشه به همون ثشنگی .



+ ...


به افتخار غبار زمان ...
که روی همه چیز می نشیند
همه چیز ...
بزرگ و کوچک!!

+دیالوگ فیلم.یاکوب
آرشیو مطالب
پیوندها
Designed By Erfan Powered by Bayan