...Dust of time...

نوارمغزی های یک ذهن خسته

آرام باش

صبح که از خواب بیدار شدم باورم نمیشد دیشب چه ماجراهایی داشتیم!

دیشب اومدم بنویسم : بچه جون هام ... زندگی پر از دردسرهاست

دردسرهایی که یه وقتایی نمیشه جلوشون رو گرفت اما می دونید چیه؟ ما یه روزی باید اون قدر آدم بالغی بشیم که مسئولیت کارهامون رو بپذیریم و پای همدیگه وایسیم حتی وقتی فکر می کنیم طرف مقابلمون اشتباه کرده.

این چند روز سخت گذشت و ترسیده م! اما چرا قوی نباشم؟ زندگی که الکی نیست بازی نیست. واقعیه و ما رویایی هستیم بین این واقعیت های تلخ زندگی!

ولی می دونید چیه؟ کاش اونقدر همو دوست داشته باشیم که رویای هم باشیم نه کابوس. پناه هم باشیم. زندگی سخته بچه جون هام ... 

اما همونقدر که سخته مگه کوتاه هم نیست؟ همه چی می گذره ... هر اتفاقی می گذره ... درست میشه مهم اینه که بخوایم خوب باشیم 

مگه نه؟ 

به افتخار غبار زمان ...
که روی همه چیز می نشیند
همه چیز ...
بزرگ و کوچک!!

+دیالوگ فیلم.یاکوب
آرشیو مطالب
پیوندها
Designed By Erfan Powered by Bayan