امروز فهمیدم زمستون که میشه دلم میخواد سبک سبک سبک باشم .
تازه فهمیدم چی شد اینقدر یهویی همین روزها یه سال پیش تصمیم گرفتم وگان باشم (جالبه که دقیقا موقع امتحانامم بود!!)
کاری به درستی و غلطیش ندارم ، خیلی چیزا از این شیوه زندگی یاد گرفتم و سالم تر زندگی کردم . خیلی بهم کیف داد . خیلی باحال بود . با اینکه یه عالمه قیافه متعجب و جبهه گیر دیدم .
امروز دیدم چند روزه از غذا خوردنام دارم بیزار میشم و یادم افتاد که چی شده بود .
وگان بودن برای من برابر بود با تجربه طعم های جدید و متفاوت که برای خیلیامون در درجه اول شاید خیلی جذاب نباشه یا ناشناخته باشه . تجربه و خرابکاری و غاطی کردن چیزایی که نباید😥😁 یا کشف یه چیز خیلی لذت بخش یا فهمیدن لذت میوه خوردن توی وعده های مهم😄 ، سبکی و آرامش ، تنوع ، دوست داشتن گربه ها ، فهمیدن محیط پیرامون ، لذت بردن از چیزای طبیعی و بوها ، عشق کردن با ساده ترین ها ، فهمیدن اینکه دقیقا وقتی دارم میخورم چی میخورم ، غالب کردن جایگزین های گیاهی به جای لبنیات به ملت و ذوق از اینکه نفهمیدن یا بیشتر دوست داشتن🤓 ، وا رفتن استرس زای کتلت ها ، حرص خوردن از اینکه چرا فر نداره مامان😣 ، پیچیدن بوهای خوشمزه توی خونه ، جمعه های تنهایی و اکتشافات ، حال خوب یه جوری که انگار می دونی با چی و چه جوری خوب میشی و کمتر از مریضی ها می ترسی😊😄
بر من مبارک این یک سال تلاش لذت بخش که هیچ کس فکرشو نمی کرد همین قدر هم طول بکشه . واقعا خیلیا کمک بودن . از خارجی تا ایرانی و خصوصا ایرانی های مقیم اروپا و غیره 😊
و خیلی خوشحال ترم که مثل بعضی یا خیلی یا گروهی از وگان ها و گیاهخورای دیگه عقده ای نبودم و فهمیدم که این یه انتخاب شخصیه
البته دلایلی هست این وسط که باعث میشه اینو مربوط به بقیه هم بدونیم . چون سبک زندگی و مصرفشون روی محیط زندگی هممون و آیندگانمون تاثیر میزاره. اما اینکه دقیقا چه طور ، انتخاب هرکسیه اما طبیعتا یه حد و مرز درستی و غلطی وجود داره .
البته فقط همین مساله نیست و یه عالمه از این طور مسائل زنجیره وار به هم وصلن
× دو هفته پیش قصد داشتم برای خودم جشن بگیرم بدین مناسبت😁 و تو گویی یه حالی به خودم بدم . اما خب فعلا وقتش نیست و به همین کفایت می کنم.
مسلما سال یا سال های پیش رو از مرحله احساس های خوب رد میشم و میل به منطق های منصفانه می کنم . شایدم سر از کتاب های ارزشمند کار با جامعه در بیارم!!!
شعار امسال روز جهانی مددکاری هم مربوط به محیط زیسته 😍
ولی اونا کجان و ما کجا
+ البته فعلا تا سال های بعد ترجیح میدم به همه چیز فکر کنم فقط
وقتی استاد میگه : منم وقتی هم سن تو بودم خیلی انگیزه و شوق برای کار با جامعه داشتم ولی اینقدر به درای بسته خوردم ، راضی شدم به این روزمرگی
طبیعتا ترجیح میدم با دیدن این تجربه ها ، از سرعتم کم کنم و فقط فکر کنم. تا شوق هام نمیرن
که اگر هم به هدف های بزرگ نرسیدم حداقل احساس شکست و له شدن نداشته باشم و قوی جلو رفته باشم
+ درسته که شرایط خیلی سخته ولی تا وقتی عشق توی وجودمون هست و امید داریم ، می تونیم زنده بمونیم
اگر هم نموندیم... حداقل می دونیم که خوب زندگی کردیم و همه تلاشمونو به کار گرفتیم
× چه قدر زمستون فصل مهمیه برای من! فصل تغییرات!
- تاریخ : جمعه ۸ دی ۹۶
- ساعت : ۲۲ : ۳۷
- |
- نظرات [ ۰ ]