...Dust of time...

نوارمغزی های یک ذهن خسته

test:)

عاقا امروز بالاخره بختمون وا شد رفتیم آتلیه ی بهاری و سفید استاد و پروژه مو تحویل دادم !

دیدم تحویلم گرفتن و دو ساعت پیششون موندم و مراحل سخت عکاسی از دمپایی ها رو تماشا کردم :/ 
ولی من اگر قرار باشه عکاس صنعتی این شکلی باشم خودکشی می کنم 

عکسام بازخوردای خیلی خوبی داشت و عیب و ایرادای خوبی هم گرفت ازم . تشویقم کرد ادامه بدم و البته با یه نگاه خاصی ازم خواست تلاش کنم شادتر عکس بگیرم :))) 
معتقد بود وقتی آدم به چیزای غم انگیز زیاد فکر کنه زندگی هم همون شکلی میشه ولی خب نگاه من یه خورده فرق داره با نگاهش. چون با قصد و غرض این شکلی نمی گیرم و یه جور حکم تخلیه روانی داره برام. غم هم به جای خودش می تونه خوب باشه. خصوصا وقتی بتونه با مخاطب هم حسی ایجاد کنه . فعلا هم البته نگاهم به این ایده های فعلی نگاه تمرینه . با اینکه تمام سعیمو می کنم خیلی خوب بشن

منم حتما یه ایده ی شاد و قابل اجرا برای درحال حاضر با امکانات محدودم به ذهنم برسه حتما اجراش می کنم

اونا یه گروه خاص و خیلی کم جمعیت دارن . بهم گفت اگه بازم تمرین هامو براش ببرم ممکنه منم وارد اون گروه بکنه :) 

+تعطیلات عید برای من هیچی نداشت حداقل موجب پیشرفت عکاسیم شدا:)) 
+ تمرین حرف زدن می کنیم هی هی
+ یه مدت حرف نمی زدم . حالا میخوام تست کنم ببینم بیشتر حرف بزنم چه جوری می شه حالم

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
به افتخار غبار زمان ...
که روی همه چیز می نشیند
همه چیز ...
بزرگ و کوچک!!

+دیالوگ فیلم.یاکوب
آرشیو مطالب
پیوندها
Designed By Erfan Powered by Bayan