...Dust of time...

نوارمغزی های یک ذهن خسته

درد تاریکی است درد خواستن

 هیهات که دوست داشتن کسی ، می تونه قوی ترین موجودات رو هم به آسیب پذیر ترین و ضعیف ترین مبدل کنه

دقیقا اون وقت هاش که به کمش راضی میشی ، اون وقت ها که بدون مجازات می بخشیش ، اون وقت ها که تن می دی به اینکه داشته باشیش در هر صورتی و اون متوجه می شه ، اون وقت ها که خودت و نیازهات رو سانسور می کنی ، اون وقت ها که خودتو کم می کنی .... ! 

دقیقا اون موقع رو میگم که میفتی توی درگیری این که : اون چی میخواد؟ اون چی میشه؟ اون چی دوست داره؟ چی قراره بشه؟

اون وقته که دیگه نمی تونی خودت باشی ... دیگه نمی تونی با تمام زیباییت باشی...

وقتی حالت خوب نباشه چه طوری می تونی زیبا باشی ؟ وقتی دائم درگیر باشی با خودت ... وقتی رها نباشی ... وقتی یه عالمه ترس بهت هجوم آورده باشن چه طوری خودت باشی ... چه طوری زیبا باشی...
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
به افتخار غبار زمان ...
که روی همه چیز می نشیند
همه چیز ...
بزرگ و کوچک!!

+دیالوگ فیلم.یاکوب
آرشیو مطالب
پیوندها
Designed By Erfan Powered by Bayan