...Dust of time...

نوارمغزی های یک ذهن خسته

چایی

ما آدمیم ها 

ماشین نیستیم ...

یادمون نره عزیزان 


+ از هزار و یک جهت
+ از بیانات وی وقتی توی اتوبوس بود 
+ چه قدرم سرد بووود

+ یاد اون جوکه افتادم! یادتونه؟

خرت خرت خرت ...



صدای خیار خوردن دکتر شریعتی !!! :)))))

+ آااخ چه سردردی داشتم، چه قدر چایی خوبی بود
خیلی وقت بود چایی نخورده بودم 
چه قدر می چسبه این روزها 

+ دارچین هم بندازین 

+ دیروز بعد مدت ها بالاخره طلسم شکسته شد و شعری از نهادمون بر اومد
برام خیلی خاصه . خیلی هم عاقله! اصلا هم آب بندی نشده
احساس می کنم عصاره تموم اون چیزهاییه که این مدت طولانی توی مغزم قفل شده بود و نمی تونستم به هیچ بیانی بگمشون
یک وقت خوب برای وی هم می فرستم بخوانه

+ و مرسی از لارا فابین و you are not from here که کمک اتفاقی و به موقعی بود

+ جالبه که هم به خودم می گم وی ، هم به وی می گم وی ...

+ یه کتابی رو عاشق شدم چهارشنبه و خریدمش ... و وای فوق العاده س 
درباره ش بعد میگم
ازون کتاب ها که حتما باید می خوندم

+ عنوانو نگاه تو رو خدا!!
تا حالا چایی رو تنها دیده بودین؟
حالا ببینید
چه خنده دار و جالبه
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
به افتخار غبار زمان ...
که روی همه چیز می نشیند
همه چیز ...
بزرگ و کوچک!!

+دیالوگ فیلم.یاکوب
آرشیو مطالب
پیوندها
Designed By Erfan Powered by Bayan