هی با خودم میگم خب داره وضعیت عادی میشه
بعد می بینم عه نمیشه
چرا؟
× خب خداروشکر این چهار روز تموم شد و از فردا از صبح تا شب نیستم باز
+ اون وقت ایشان میخواد بشینه خونه به کارهای مورد علاقه ش برسه و به روحش استراحت بده
واقعا روح چیست؟؟
علاقه چیست؟؟
عمرا ...
اگه می تونستی بشینی که اون موقع دنبال کار نمی رفتی
× ...
+ هی زندگی .... زندگی زندگی
به قول ننه مرحوم ... زندگی نامناسب زندگی نامناسب ...
چرا اینجا خارج نیست؟
هی میام فکر کنم فرق نداره
ولی باز می بینم فرق داره نه فرق داره
× یعنی آخرش چیزی ازمون می مونه روزگار که بیارزه؟
+ آدم دیگه واقعا نمی دونه چی بگه
من که یکی از الهه های پیچش هستم دیگه کم آوردم انصافا
× چه قدر از صبح نوشتم و پست نشد
انگار همه چیو گفتم
توی عکس گردیام یه متن جالبی یافتم :
My home is in heaven
Im just traveling through this world
یعنی عاشقش شدم ... خود منم :/
- تاریخ : دوشنبه ۲۲ بهمن ۹۷
- ساعت : ۲۰ : ۲۷
- |
- نظرات [ ۰ ]