...Dust of time...

نوارمغزی های یک ذهن خسته

دلخوشی ها

بعد از اینکه پست قبل رو نوشتم ، خودمو توی آینه نگاه کردم. بدم نیومد. از اینکه یه بچه توی آینه ندیدم خوشحال شدم

و اسبمو زین کردم برم خونه خواهرم به گل هاشون آب بدم که چند روزه توی خونه تنهان

هر وقت نیستن و میام خونشون ، یه حال عجیبیه. آثارشون و سبک زندگیشون از کل خونه داد می زنه و صداشونو می شنوم و دلم براشون تنگ میشه


فقط کفش کوچولوهای نورا دم در ... :*


+ خواهر گلم شما بنده رو تطمیع کردی!! گفتی کلی خوراکی خوشمزه خونتون هست. اما کجاست پس من نمییی بینمممم. یه فالوده یخ زده فقط بود که دوست داشتم اونم با کلی مکافات و در حال یخ زدن دارم می خورمش

حالا که اینطور شد چند تا شکلات ویفریاتونو با خودم می برم 😌 با تشکر


شاید باید بازم بگردم ... 😆


حالا باز خوبه اینترنتتون روشن بود ... 😝


+ وقتی همیشه غرقی و دیگه عادی میشه غرق بودن

یا شاید شناگر بهتری شدم

ولی جدا دوست ندارم برگردم به زندگی عادی ... 

متاسفانه به دوست داشتن من نیست

Nojan Jaan
۱۳ فروردين ۹۸ , ۰۱:۳۶
نگهبان آستانه ی کلبه ی کوچکم! عشقم! تو کابینت بزرگه طبقه پایین خوراکی هایی بود! شاید باورت نشه حتی یه پاکت بزرگ آجیل خوووب
چی توز عزیز
شکلات تخته ای
تو یخچال قسمت تخم مرغا هم دو تا شکلات تخته ای نصفه هست یکیش تلخه یکیش شیرین. 
گفتم برای دفعه بعد اگر خواستی بری😂
گوگولی منی اخه. چه حس خوبیه وقتی نیستیم یکی میره خونمون. خونه گشنگمون

پاسخ :

مرسییی قشنگ مننن :***

من برمی گردم ... همیشه بر می گردم😂😂 

و حس خوب منم هسستت😍
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
به افتخار غبار زمان ...
که روی همه چیز می نشیند
همه چیز ...
بزرگ و کوچک!!

+دیالوگ فیلم.یاکوب
آرشیو مطالب
پیوندها
Designed By Erfan Powered by Bayan