دوست دارم خودمو باز کنم
و کف دست کسایی بزارم که دوستم دارن
ولی اگر می دونستم طاقت تماشای تقلای اون شعله ی کوچیکو دارن که خودمو نمی بستم ... گره نمی زدم
گره کوری که سرش دست هیچ کس نیست
دوست دارم خودمو باز کنم
اما نمیشه
فقط می تونم وقتایی که شعله م زبونه می کشه ، امیدوار باشم که یه روزی می رسه که دیگه اینجوری نباشه
فقط می تونم امیدوارم باشم که این گره ها پیله ی تن منن
شاید یه روزی پروانه شم ...
- تاریخ : پنجشنبه ۱۶ خرداد ۹۸
- ساعت : ۰۰ : ۰۴
- |
- نظرات [ ۲ ]