...Dust of time...

نوارمغزی های یک ذهن خسته

شاید بودم

مواجه شدن با استرس های زندگی واقعی بزرگسالان، زندگی بدون الفاظ و نقاب و ادعا، زندگی با دست های خالی ... 

میتونه واقعا ما رو شکست بده

جوری که اصلا یادمون نیاد چه جوری و از کجا به جایی که هستیم رسیدیم

وقتی همه چیز وارد معادلات عقلانی میشه که اشتباه نکنی، واقعا نتیجه خشک و بی روحی از آب درمیاد

اما مگه همونایی نیستیم که هرجوری بوده تا همین جاش رو دووم آوردیم؟ 

واقعا فکر می کردم جادویی چیزی دارم بالاخره اما حیرت کردم از اینکه چه قدر نسبت به خودم دلسرد شدم 

و از این دلسردی ترسیدم ...

دنیای آدم بزرگ ها واقعا جای سختیه ... اصلا راحت نیست ... قابل پیش بینی هم نیست 

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
به افتخار غبار زمان ...
که روی همه چیز می نشیند
همه چیز ...
بزرگ و کوچک!!

+دیالوگ فیلم.یاکوب
آرشیو مطالب
پیوندها
Designed By Erfan Powered by Bayan